مراقب گرگ درون خود باشید
شش شاخص برای شناسایی رهبری ناسالم
نویسنده: آنتونی کید
شبان در South Gate کالیفرنیا
«آیا حقیقتاً چنین چیزی گفت؟»
میتوان تصور کرد که یکی از رهبران کلیسای افسس، پس از شنیدن سخنان پولس رسول، با تعجب به دیگری نگریسته و این سخن را بر زبان آورد: «می دانم بعد از رفتنم، گرگهای درنده به میان شما خواهند آمد که به گله رحم نخواهند کرد. حتی از میان خود شما کسانی بر خواهند خاست و حقیقت را دیگرگون خواهند کرد تا شاگردان را به پیروی خود از راه به در کنند» (اعمال رسولان ۲۰: ۲۹-۳۰). شبانان کلیسا بهآسانی میتوانند بخش نخست هشدار پولس را دریابند، اما بخش دوم ماجرا پیچیدهتر است.
شبانان برای هوشیاری و آگاهی تعلیم میبینند. وظیفه شبانی یعنی نگهبانی از گله خدا و دفاع از آن در برابر گرگهای درنده و شبانان دروغین. اما پولس در اینجا بر این نکته تأکید دارد که بزرگترین تهدید گاه از درون صفوف خود کلیسا برخاسته و به خطری برای جماعت بدل میشوند. از این رو، آگاهی از نفس و شناخت وسوسههای قلب، رکن اصلی رهبری شبانی است. شبانی که از زخمهای قلب خود بیخبر است، چگونه میتواند گلهٔ خدا را از آسیبهای محتمل در امان نگه دارد؟
اکنون این پرسش پیش میآید: چه نشانههایی از خطر میتواند شبانان را در شناسایی رهبری بیمارگونه و نا سالم یاری دهد؟ در اینجا شش شاخص هشداردهنده را برای توجه شبانان پیشنهاد میکنم.
۱- غرور
کتاب مقدس به صراحت خطر غرور را یادآور میشود: «غرور پیشرو نابودی است و دل متکبر پیشرو لغزش» (امثال ۱۶: ۱۸). غرور میتواند شبان را فریب داده و او را از تمرکز بر خدمت به مردم خدا به سمت خودمحوری سوق دهد. این انحراف میتواند به تدریج تمام ابعاد شبانی او را تحت تأثیر قرار دهد.
مقام شبانی با خود اقتدار میآورد، اما بهراحتی میتوان فراموش کرد که این اقتدار از مسیح سرچشمه میگیرد. زمانی که یک شبان در تصور خود غرق شود و به اهمیت اغراقآمیز خویش باور کند، ممکن است به حالتی برسد که در سوم یوحنا از آن بهعنوان «دیوترفیس» یاد شده است. خودبینی و خودخواهی و مقاومت در برابر اصلاح. این وضعیت، علامت خطرناک زوال روحانی است. اگر شبان خود را در برابر غرور محافظت نکند، پاسخگویی و بازخوردهای اصلاحی را که برای حفاظت او ضروری هستند، از دست خواهد داد.
تجربه نشان داده است که بسیاری از شبانان سقوطکرده زمانی اسیر ستایشهای اطراف خود شدند و خود را بیش از آنچه لازم بود تصور کردند. شبانان باید در برابر این خطر هوشیار باشند و به یاد داشته باشند که «خدا در برابر متکبران میایستد، اما فروتنان را فیض میبخشد» (اول پطرس ۵:۵).
۲- سهلانگاری
یکی از نشانههای اولیه زوال معنوی در قلب یک شبان، کاهش ارتباط شخصی و معنوی او با خداوند است. معمولاً شبانان بهقدری درگیر خواستههای بیرونی خدمت خود میشوند — موعظه، تعلیم، مشاوره و مدیریت — که ارتباطشان با عیسی مسیح را نادیده میگیرند. دعا تبدیل به عملی رسمی میشود، موعظه مکانیکی میگردد، مشاوره سطحی میشود، و خود شبان به پوستهای دنیوی از شخصیت معنوی خویش تبدیل میشود. در این نقطه، او بهراحتی در معرض وسوسههای چشمان، هوسهای جسم، و غرور فخرآمیز زندگی قرار میگیرد و قوم خدا نیز میوه فاسد روح پژمرده او را درو میکنند.
توصیه پولس رسول برای «مراقبت از خود» (اول تیموتائوس ۴: ۱۶) بهعنوان یادآوری قدرتمندی به شبانان عمل میکند که نمیتوانند دیگران را به جایی هدایت کنند که خودشان نرفتهاند. موعظه درباره شادیهای ارتباط شیرین با مسیح، در حالی که شبان وسایل فیض را نادیده میگیرد، او را به یک ریاکار کامل تبدیل میکند. فاصله میان خدمت عمومی و زندگی خصوصی او، بهناچار به مکانی تبدیل میشود که شیطان دامهای هلاککننده خود را در آن پهن میکند.
برای محافظت از قلب خود، شبان باید به گفته رابرت موری مَکچین توجه کند: «آنچه خدا برکت میدهد، استعدادهای بزرگ نیست بلکه شباهت بزرگ به مسیح است. یک شبان مقدس، سلاحی هراسناک در دستان خداست»
و تقدس از طریق تمرینات روحانی پایدار حاصل میشود (اول تیموتائوس ۴:۷).
۳- سازش
چکههای مداوم لولهٔ که نشت کرده باشد میتواند پایههای ساختمان بزرگ را نابود کند، همانطور که سازشهای کوچک میتوانند خدمت شبان را از بنیان متزلزل کنند. بیاخلاقی جنسی، تخلفات مالی، یا هر گونه کوتاهی دیگر در اخلاقیات، میتواند به الگوهایی خطرناک تبدیل شود که هم زندگی روحانی شبان را تخریب میکند و هم جماعتش را تحت تأثیر قرار میدهد. وقتی شبانی احساس میکند از دیگران فاصله میگیرد، خود را از دیگر رهبران کلیسا جدا میکند، یا در برابر پاسخگویی مقاومت میکند، این نشانههای هشداردهنده سازش را جدی بگیرید. اگر این نشانهها نادیده گرفته شوند، شبان بهآرامی از اصول کتابمقدسی که زمانی به آنها پایبند بود فاصله میگیرد و به زندگی در ابهامهای اخلاقی و مناطق خاکستری وارد میشود. بهمرور زمان، باورهایش را کنار میگذارد، استانداردهایش پایین میآید، و از رهبری متعهد به عاملی برای لغزش جماعت تبدیل میشود.
یکی از اولین علائم زوال روحانی در قلب یک شبان، افت تدریجی و کاهش توجه به زندگی معنوی شخصی او میباشد.
شبان عزیز، اگر این وضعیت شماست، خداوند کلیسا که «افکار و دلها را میکاود» (مکاشفه ۲: ۲۳)، شما را دعوت میکند که «غیور باشید و توبه کنید» (مکاشفه ۳: ۱۹) پیش از آنکه دیر شود — پیش از آنکه ایمان خود را نابود کنید، «معبد خدا را تخریب کنید» و در نتیجه خودتان توسط خداوند نابود شوید (اول قرنتیان ۳: ۱۷).
۴- کنترل
برخی از شبانان در دام اشتیاق بیشازحد برای کنترل جماعت خود میافتند. آنها به جای هدایت از روی محبت و ملایمت، تحت تأثیر قدرت و اختیار، با استفاده از ترس، احساس گناه یا تهدید، بر مردمی که وظیفه خدمت به آنها را دارند، تسلط مییابند.
روشهای قهری جایی در کلیسا ندارند. مدیریت جزئی، تصمیمگیری انفرادی، نادیدهگرفتن دیدگاههای دیگران، یا حتی تهدید افراد با انضباط کلیسایی برای رسیدن به خواستهها، نشانههایی از رهبری مخرب هستند که موجب ترس و تفرقه میشود. چنین رویکردی فضایی ناسالم در کلیسا ایجاد میکند که برخلاف قلب فروتن و ملایم مسیح است (متی ۱۱: ۲۹).
شبانان گرامی، اگر به دنبال کنترل کامل و بیقیدوشرط بر جماعت هستید، از مسیر رهبری کتابمقدسی فاصله گرفتهاید. مسیح، شبان اعظم است که تمام وفاداری و اطاعت به او تعلق دارد. هرگونه رهبری زورگویانه شما به معنای رقابت با اوست و این شما را به نابودی میکشاند. رهبری باید الگویی باشد که شایسته پیروی باشد، نه ابزاری برای تحمیل خواستهها (اول پطرس ۳: ۴).
۵- حسادت
حسادت خطری جدی برای شبان است؛ زهر کشندهای که هم قلب او و هم جماعتی که او شبان آن است، را آلوده میسازد. این احساس، نگاه شبان را نسبت به نیازهای دیگران نابود کرده و او را وادار میکند تا رهبران دیگر را بهجای همکاران، بهعنوان رقبای خود ببیند. همانطور که حسادت شائول پادشاه به موفقیت داوود او را به ورطه نابودی کشاند (اول سموئیل ۱۸: ۶ - ۹)، شبانان نیز ممکن است در دام مقایسه و حسادت گرفتار شوند.
چنانچه حسادت کنترل نشود، مسیر دید شبان را منحرف کرده و او را از خدمت شبانی به گله خداوند به سوی رقابت برای موقعیت و شناختهشدن سوق میدهد. یعقوب در این باره هشدار میدهد: «زیرا هرجا حسد و جاه طلبی باشد، در آنجا آشوب و هرگونه کردار زشت نیز خواهد بود.» (یعقوب ۳: ۱۶). این آیه به ما یادآوری میکند که اثرات منفی حسادت، محدود به فرد شبان نمیشود، بلکه به کل جماعت نیز آسیب میزند.
رهبری شبانی عرصه رقابت نیست، بلکه همکاری عاشقانه برای مسیح و عروس اوست. هنگامی که شبانان هویت خود را در مسیح جستجو میکنند و نه در موفقیتهای خود، میتوانند با شادی و رضایت رهبری کرده و جماعت را با دیدگاهی الهامگرفته از مسیح پرورش دهند.
۶- فرسودگی
فرسودگی خطری تدریجی اما مرگبار برای شبانان است. فشار مسئولیتهای شبانی و تقاضاهای بیپایان خدمت میتواند بهراحتی شبان را به خستگی و خشکی روحانی بکشاند، بهویژه اگر استراحت و تجدید قوا را نادیده بگیرد. این فرایند، شبان را از شفقت، صبر و شادی تهی میکند و او را به رهبری خشن و ناکارآمد تبدیل میکند که جماعت را از خود دور میسازد.
یترون به موسی یادآوری کرد که بار سنگین خدمت به تنهایی قابلتحمل نیست: «به یقین تو و این قوم که با تو اند از پا خواهید افتاد. این کار برای تو بسیار سنگین است؛ به تنهای آن را نمی توانی کرد.» (خروج ۱۸: ۱۸). شبانی که به این هشدار بیتوجهی کند، در معرض فرسودگی و شکست اخلاقی قرار میگیرد. سرزندگی شبانی به سلامت روحانی جماعت وابسته است و از دست دادن انرژی شبانی، فضای کلیسا را از حضور زنده مسیح خالی میکند.
راهحل فرسودگی، تکیه بر مسیح و پذیرش این حقیقت است که کلیسا متعلق به اوست، نه رهبر انسانی. اعتماد به فیض خداوند، اولویت دادن به وقتگذرانی با او، و استراحت همراه با خانواده، شبان را از خستگی و فرسودگی حفظ میکند و او را قادر میسازد تا با شادی و انرژیای که از مشارکت با مسیح میآید، به رهبری بپردازد.
نگهبان قلب خود باشید
هشدارهای اعمال رسولان ۲۰: ۲۹–۳۰ همانگونه که در زمان پولس برای مشایخ افسس حیاتی بودند، امروزه نیز به همان اندازه مرتبط و مهم هستند. شبانان به استانداردی عالی از یکپارچگی شخصی و روحانی فراخوانده شدهاند. برای مصون ماندن از رهبری ناسالم، باید با جدیت و هوشیاری قلب خود را ارزیابی کنیم و به دعوت کتابمقدس توجه کنیم: «مراقب خود و تمامی گلهای که روح القدس شما را به نظارت بر آن بر گماشته است باشید و کلیسای خدا را که آن را به خون خود خریده است شبانی کنید.» (اعمال رسولان ۲۰: ۲۸).
از طریق مراقبت از علائم خطر همچون غرور، غفلت و سهل انگاری، سازش، میل به کنترل، حسادت و فرسودگی، شبانان میتوانند با قلبی واقعی و شبانی حقیقی جماعتهای خود را هدایت کنند؛ رهبرانی که همواره برای محافظت از گله، مراقبت از آنها، و هدایت امینانه در راههای پروردگار که جلالدهنده نام عیسی مسیح است، تلاش میکنند.
(Memoir and Remains of Robert Murray M‘Cheyne, 243)